علائم اولیه دیابت را بشناسید/ از خستگی مفرط تا تغییر رنگ پوست
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۴۱۰۲۰۶
به گزارش ایرنا، بدن ما به صورت طبیعی مقداری قند را ذخیره کرده و به منظور تامین انرژی لازم برای فعالیتهای روزانه، جذب قند از رژیم غذایی نیز ضروری است. اما زمانی که میزان قند خون از مقدار مشخصی تجاوز میکند، به بروز عارضهای موسوم به قندخون منجر میشود.
قند خون میتواند به اندامها آسیب زده و مشکلات متعددی را برای سلامتی ایجاد کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بالا بودن میزان قند خون به مدت طولانی خطرهای جدی برای سلامت درپی دارد و علایمی را ایجاد میکند که در مراحل اولیه ابتلا به دیابت قابل شناسایی است.
معرفی پنج مورد از مهمترین علایم ابتلا به دیابت
۱- خستگی مفرط
اگر با وجود تغذیه سالم و استراحت کافی، دائم احساس خستگی میکنید، این وضعیت میتواند یک علامت هشدار برای ابتلا به دیابت باشد. معمولا افراد دیابتی بدون انجام فعالیت شدید، احساس تشنگی و خستگی دارند.
۲- تکرر ادرار
وقتی میزان قند خون افزایش مییابد، کلیهها توانایی فیلترسازی صحیح قند را از دست میدهند و در نتیجه مقادیر زیادی قند در ادرار دفع میشود. در نتیجه شخص دچار تکرر ادرار میشود. همچنین این وضعیت موجب بروز عفونتهای قارچی و باکتریایی میشود. بنابر این اگر بیش از حد از سرویس بهداشتی استفاده میکنید، ممکن است به دیابت مبتلا شده باشید.
۳- کاهش وزن بیدلیل
با افزایش قند خون، بدن توانایی استفاده موثر از گلوکز به منظور تولید انرژی را از دست میدهد و در نتیجه شروع به کاهش وزن میکند. در نتیجه آن بدن شروع به سوزاندن چربی برای تامین انرژی میکند و شخص به سرعت دچار کاهش وزن میشود. بنابر این اگر بی دلیل وزن شما کاهش مییابد، احتمالا به دیابت مبتلا شدهاید.
۴- کاهش بینایی
یکی از پیامدهای افزایش قند خون، ایجاد آسیب در چشم و کاهش بینایی است. این وضعیت میتواند تاثیرات مخربی بر سلامت شخص داشته باشد و او را در معرض خطر از دست دادن کامل بینایی قرار دهد. تغییر ناگهانی در دید چشمها را نباید نادیده گرفت و در صورت بروز این وضعیت لازم است به سرعت به پزشک مراجعه کنید.
۵- تغییر رنگ پوست
مقاومت در برابر انسولین میتواند به تحریک رنگدانههای پوست به ویژه در اطراف گردن، مفاصل و پاها منجر شود. تیرگی ناگهانی پوست یکی از علایم دیابت است که با مشاهده آن باید به سرعت به پزشک مراجعه کنید.
دیابت به علت ناتوانی بدن در تولید یا مصرف انسولین بوجود میآید. انسولین مادهای است که لوزالمعده تولید می کند و نقش آن استفاده از قند به عنوان عظیمترین منبع انرژی بدن است.
قند خون بالا به مرور زمان بر تمام ارگانهای بدن تاثیر میگذارد و به بیماریهای قلبی، سکته مغزی، نارسایی کلیوی، نابینایی، ناتوانی جنسی و عفونتهای منتهی به نقص عضو منجر میشود.
آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت در مورد دیابت
-تعداد افراد مبتلا به دیابت از ۱۰۸ میلیون در سال ۱۹۸۰، به بیش از ۴۲۵ میلیون نفر رسیده است.
-شیوع جهانی دیابت در افراد بالای ۱۸ سال، از ۴.۷ درصد در سال ۱۹۸۰، به ۸.۵ درصد در سال ۲۰۱۴ میلادی رسیده است.
-سرعت شیوع دیابت در کشورهای فقیر و کم درآمد بیشتر است.
-دیابت عامل اصلی نابینایی، نارسایی کلیوی، حمله قلبی، سکته مغزی و قطع اعضای تحتانی است.
-در سال ۲۰۱۶میلادی، ۱.۶ میلیون مرگ، مستقیم به دیابت مربوط بود و ۲.۲ میلیون مرگ دیگر به گلوکز بالای خون منتسب بود. حدود نیمی از آمار مرگ و میر ناشی از گلوکز بالای خون، در افراد کمتر از ۷۰ سال گزارش شده است.
- بر اساس آخرین آمار سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۶ میلادی، دیابت هفتمین عامل مرگ و میر گزارش شده است.
-رژیم غذایی سالم، فعالیت بدنی، حفظ وزن بدن و اجتناب از مصرف دخانیات مهمترین عوامل در پیشگیری از دیابت نوع ۲ هستند.
- بیش از ۴۲۵ میلیون نفر در سراسر جهان به دیابت مبتلا هستند؛ اکثر این آمار به دیابت نوع ۲ اختصاص دارد که بهراحتی با فعالیت بدنی منظم و رژیم غذایی سالم قابل کنترل است.
-از هر دو بیمار مبتلا به دیابت، یک مورد هنوز تشخیص داده نشده که به سادگی با تشخیص اولیه و رعایت موارد ساده مربوط به سبک زندگی قابل کنترل است.
-از هر چهار خانواده، کمتر از یک مورد به برنامههای آموزشی کاربردی در زمینه دیابت دسترسی دارند. در حالی که آموزشهای اولیه نقش مهمی در کنترل بیماری، بهبود نتایج و کاهش هزینه ها دارد.
منبع: الف
کلیدواژه: قند خون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۴۱۰۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«ارومیه» واقعا احیا شد؟
حوالی نیمه دهـــه ۷۰ یــعنی سال ۱۳۷۴ دوران طلایی دریاچه ارومیه بود. آن زمان ۳۲میلیارد متر مکعب آب در دریاچه وجود داشت. شاید اگر آن موقع به کسی میگفتید کمتر از سه دهه بعد یعنی در سال ۱۴۰۳ رسیدن به حجم یک میلیارد و ۷۷۰ میلیون متر مکعب آب جزو دستاوردهای دولت باشد و نشاندهنده افزایش ۱۷۰میلیون متر مکعبی آب دریاچه نسبت به سال قبل (!) آن را گزارهای اغراق آمیز میدانست که با بدبینی مفرط آمیخته است.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ سروش طالبی، پژوهشگر حوزه آب میگوید همچنان که آن گزاره بدبینانه نبود، خوشبینی امروز درباره احیای دریاچه ارومیه هم نابجاست، زیرا تا رسیدن به مهر ماه از دریاچه جز لکه چیزی به جا نخواهد ماند. سال ۱۳۷۷ دریاچه ارومیه ۶هزارکیلومترمربع مساحت داشت، دریاچهای پر آب که ششمین دریاچه شور جهان و اولین آنها در خاورمیانه بود.۲۶سال بعد یعنی در فروردین ۱۴۰۳ دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه وسعت کنونی این دریاچه را هزار و ۵۰۰کیلومترمربع اعلام کرد. به گفته محمدصادق معتمدیان، وسعت دریاچه ارومیه نسبت به زمان مشابه در سال ۱۴۰۲، معادل ۳۵۰کیلومترمربع بیشتر شده است.
مقایسه دو عدد ۶هزار کیلومترمربع سال ۱۳۷۷ با ۱۵۰۰کیلومترمربع سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که در کمتر از سه دهه، سه چهارم از وسعت دریاچه کاسته شده است. دولتیها میگویند دریاچه احیا شده است. یکی از نمایندگان مجلس هم عنوان کرده که راه ۲۰ساله احیای دریاچه ارومیه در۳سال طی شده است. با این حال سروش طالبی نظر دیگری دارد.
او میگوید: زمانی که دولتیها میگویند دریاچه احیا شده به دو مورد اشاره میکنند. اولین آنها این است که امروز بخشی از وسعت دریاچه پر آب شده است. در همین زمینه هم تصاویر و فیلمهایی از بخش پرآب دریاچه مانند بخش پل میان گذر را شاهد گرفته و آنها را نمونهای از احیا عنوان میکنند.
با این حال باید در نظر داشت که در ۲ ماه اردیبهشت و خرداد هر سال چنین وضعیتی را شاهد هستیم که آب بالا میآید و این محدوده به زیر آب میرود؛ بنابراین امسال اتفاق جدیدی نیفتاده که آن را احیای دریاچه بنامیم. نکته دومی که طالبی به آن اشاره میکند به تراز آب دریاچه مربوط است. در دو، سه سال گذشته این تراز نزولی بود و امسال روند صعودی را طی کرده است.
او میگوید: ممکن است این روند به عنوان موفقیت ارزیابی شود. با این حال گرچه تراز نسبت به سال گذشته بالاتر بوده است، ولی این به معنای برطرف شدن خشکی دریاچه یا تغییر شرایط بنیادین آن نیست. چرا که از میان تمامی سالیان گذشته، امسال پس از پارسال دومین رکورد پایین بودن تراز دریاچه ثبت میشود.
خساست در تخصیص حقابهدر سالهای قبل تراز دریاچه پایین میرفت و امسال این روند اتفاق نیفتاد، آیا همین موضوع دلیلی برای احیا نیست؟ این پژوهشگر حوزه آب پاسخ میدهد: دلیل مهمی که باعث شد روند کاهش تراز را نداشته باشیم به مساحت اندک دریاچه برمی گردد، وقتی مساحت دریاچه کاهش پیدا میکند، حجم تبخیر از آن هم کم میشود؛ بنابراین برای اینکه تراز دریاچه طی یکسال ثابت بماند، کافی است آب کمتری از گذشته وارد آن شود تا جبران کننده تبخیر یکساله دریاچه باشد.
در حال حاضر مساحت دریاچه و حجم آب اندک است و دریاچه در یک تراز بسیار پایین تری از گذشته به ثبات رسیده است. در سال جاری سدهای بوکان، مهاباد و ... پر از آب هستند. با این حال به گفته طالبی دولت برای رهاسازی آب به سمت دریاچه خساست به خرج داده است. او میگوید: با وجود عدم رهاسازی آب به سمت دریاچه، به واسطه بارندگیهای خوب سال جاری و کاهش تبخیر سالانه به دلیل مساحت محدود، وضعیت دریاچه بهبود یافته است.
این پژوهشگر حوزه آب میافزاید: نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کرد به واژه «احیا» برمی گردد. ما تعریف استانداردی نداریم که بر اساس آن بگوییم دریاچه احیا شده است. برای سدهها و بیش از آن، مردم حاشیه دریاچه در آن منطقه کشاورزی میکردند و به تبع آن در حوضه آبریز دخل و تصرف میکردند؛ بنابراین دریاچه هزاران سال است که انسانی شده است. از اینرو وقتی از احیا صحبت میکنیم باید توجه کنیم که ما درباره یک مفهوم طبیعی صحبت نمیکنیم.
در واقع خود طبیعت برای ما تعیین نمیکند دریاچه احیا شده دقیقا چه شرایطی دارد. بلکه تعریف احیا حاصل یک انتخاب انسانی است. اینکه ما تصمیم بگیریم از میزان منابع آب حوضه آبریز، چه مقدار را صرف مصارف انسانی کنیم و به چه مقدار باقیماندهای اجازه بدهیم که به دریاچه برسد.
تغییر اقلیم و افزایش مصرف آب بلای جان دریاچهاگر دلایل خشکی دریاچه را به چهار بخش سدسازی بیرویه، احداث آزادراه، استفاده بی رویه از حوضه آبریز و خشکسالی مرتبط بدانیم، کدام عامل بیشترین تاثیر را دارد؟ طالبی میگوید: ما با دو دسته دلایل مواجهیم؛ تغییر اقلیم و افزایش مصرف آب! این دو عامل از هم جدا نیستند و نمیتوان به راحتی آنها را از هم تفکیک کرد. چرا که تعیین میزان تاثیر تغییر اقلیم بر وضعیت دریاچه، بستگی به نحوه مصرف انسانی هم دارد.
مثلا وقتی ما کشت محصولات بهاره بیشتری داشته باشیم، افزایش دما موجب افزایش تبخیر و تعرق گیاه خواهد شد. تغییر اقلیم ممکن است از طریق کاهش بارش و افزایش دما بر دریاچه ارومیه تاثیر بگذارد. کاهش بارش میزان ورودی آب به حوضه را کاهش میدهد و افزایش دما نیز تبخیر و تعرق را در زمینهای کشاورزی و مراتع و خود دریاچه افزایش میدهد و مصارف بیش از گذشته میشوند.
سطح کشت از دیگر مولفههای اثرگذار از نظر این پژوهشگر حوزه آب است. او توضیح میدهد: افزایش کشاورزی در کنار تغییر اقلیم باعث افزایش بهرهبرداری از منابع آبی زیرزمینی و رودخانهها شده و ورودی آب دریاچه را کاهش داده است.
سدسازی تنها عامل بحران دریاچه ارومیه نیستبرخی از سدسازیهای بیرویه به عنوان مهمترین دلیل خشک شدن دریاچه صحبت میکنند. طالبی درباره این مولفه میگوید: سدسازی به تنهایی عامل اثرگذار نیست. سدها آب سیلابی ورودی به دریاچه را قابل مدیریت میکنند و همین امر به توسعه کشاورزی و سایر مصارف میانجامد که در نهایت باعث بدتر شدن شرایط دریاچه میشود. او اضافه میکند: کشاورزی گسترده آنهم کشت محصولات پرآب بر باعث شده آب کمتری به دریاچه برسد.
این عامل مهمترین دلیلی است که دریاچه ارومیه به این شرایط دچار شود. اگر بخواهیم به شکل تقریبی میزان آب در حال حاضر را برآورد کنیم، پاسخ این پژوهشگر حوزه آب این است که اگر چه ممکن است اکنون حدود نیمی از دریاچه آب دار شده باشد، ولی با افزایش تبخیر در فصول گرم سال در اواخر مهر ماه تنها لکههای کوچک آبی مانند سال پیش باقی میماند.
او در این باره که آیا تغییر الگوی کشت میتواند دریاچه را نجات دهد، میگوید: حتما جایگزینی محصولات آببر با محصولاتی که مصارف آبی کمتری دارند کمک کننده است،، اما در عین حال مهمترین موضوع مساحت زیر کشت رفته است.
طالبی اضافه میکند: برخی این گزاره را مطرح میکنند که با سیاست خرید تضمینی گندم باغات سیب با این محصول جایگزین شده است، اما در عمل به نظر نمیرسد چنین رویهای شکل گرفته باشد، تنها در مواردی باغهایی که رقم خوبی از سیب را ندارند ممکن است به سمت کشت گندم بروند، زیرا به لحاظ صرفه اقتصادی، سیب درآمد بیشتری از گندم نصیب کشاورز و باغدار میکند.
به علاوه شاهدیم که در زمینهای کشاورزی پس از برداشت گندم و جو، ذرت و گوجه یا سایر صیفی جات کاشته میشود که موجب میشود مصرف آب آن مزرعه از باغات سیب نیز بیشتر باشد، بنابراین حتی در صورت تخریب باغهای سیب، کاهش مصرف آب با کشتهای آببر را شاهد نخواهیم بود.
انتقال آب جوابگو نیستاو درباره تاثیر خشکی دریاچه ارومیه بر صنعت توریسم میگوید: گردشگری در این منطقه شکننده است. درست است که ما در حاضر توریستهایی را برای مشاهده دریاچه داریم، اما از یکی، دو ماه دیگر که روند خشکی آغاز شود، گردشگری با انگیزه دریاچه ارومیه هم به محاق خواهد رفت.
۶هزار میلیارد تومان برای احداث ۳۶کیلومتر کانال که آب را از رودخانه زاب به دریاچه ارومیه برساند هزینه شده است. گروهی معتقدند به جای صرف چنین هزینهای برای انتقال آب میشد کارهای ترویجی انجام داد.
طالبی میگوید: در این باره که این رقم بالاست و میتوان با آن کارهای دیگری انجام داد، شکی نداریم. با این حال به نظر میرسد این کار از نظر مدیران نقدتر از سایرین بوده است. اما این موضوع به این معنا نیست که ما لیست مشخصی از اقدامات قابل اجرا با اثربخشی تضمین شده داشته ایم که به راحتی میشد در آنجا هزینه کرد و نتیجه گرفت.
انجام فعالیتهای مدیریت تقاضا نیاز به ظرفیت بالای دولت دارد و نیازمند در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، سیاسی و... است. دولتها معمولا ترجیح میدهند سراغ چنین کارهایی نروند. هرچند بدون انجام آنها انتظار تعدیل مسائل آب در مقیاس سرزمین ایران نیز خیالپردازی است.
ما نهایتا برای تعداد بسیار محدودی منطقه میتوانیم پروژه انتقال آب اجرا کنیم. حتی اگر به فرض محال این انتقالها اثرات مثبت بلندمدتی داشته باشد، نسبت به حجم مسائل آبی که گریبانگیر آبخوان ها، رودها و تالابها شده است، هیچ خواهد بود.